سهند ما

پسر كوچولوي ما

عزيز دلم ، روز شنبه 13 تير ماه 94 ساعت 5 بيمارستان صارم وقت غربالگري مرحله اول ات بود . اون روز عصر با سر درد شديد به خونه رسيدم و يك ساعت بعد هم بابايي رسيد خونه و ديد كه من دارم از شدت سر درد گريه مي كنم، با دوربين اش ازمون فيلم گرفت و  توي فيلم گفت كه اينقدر مامانتو اذيت نكني ، اما به نظر من خستگي اداره و گرماي تير ماه  بود كه اذيتم مي كرد، نه تو عزيز دلم ... بگذريم خلاصه آماده شديم و با كلي خوراكي شيرين كه لازم بود قبل از سونو و آزمايش بخوريم راهي بيمارستان صارم شديم .  با ديدن محيط بيمارستان و مامانايي كه مثل خودم بودن، سر دردم فراموش شد  با بابايي (سه تايي) وارد اتاق سونو شديم  وقتي آقاي ذكتر مهربون صداي ...
14 تير 1394

پايان سه ماهه اول

تربچه مامان و بابا ، امروز وارد هفته دوازدهم شدی و این هفته کلی کار داریم و من برای دیدن عکس جدیدت لحظه شماری می کنم . فردا صبح ساعت 8 با بابایی میریم بیمارستان صارم پیش یه دکتر جدید، امیدوارم اونجا از همه جهت نظر مونو جلب کنه و از سر در گمی در بیاییم خیالمون بابت بیمارستان و دکتر راحت بشه . عزیز دلم این هفته باید تست غربالگری مرحله اول و سونوی ان تی انجام بشه . از خدایی که تو رو به ما هدیه داده می خوام که صحیح و سالم باشی . این روز ها همراه مامان همش پشت لپ تاپ هستی و پا به پای من پروژه های درسی شو انجام می دی ، البته بابایی هم داره کمک مون می کنه . مرسی عزیزم که شرایط کاری و درسی مامان رو درک می کنی و زیاد اذیت ام نمی کنی . کوچ...
5 تير 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سهند ما می باشد